در سومین نشست تفسیر اجتماعی قرآن کریم عنوان شد؛
مردان بر زنان برتری دارند ؟
اسودی افزود: در این آیه آمده است: « الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْب بمَا حَفِظَ اللَّهُ ۚ وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبیلًا ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیًّا کَبیرًا »، این آیه که به آیه قوامیت هم معرف شده، محل بحث و گفت و گو است.
وی ادامه داد: با طرح بحث قوامیت در این آیه، برخی آن را به برتری مرد نسبت به زن تعبیر و عنوان میکنند که خداوند مردان را بر زنان برتری داده است، حال سوال اینجاست که آیا قوامیت در این آیه معنای برتری مردان بر زنان دارد؟
این استاد دانشگاه خوارزمی با طرح جایگاه لغوی کلمات در این آیه خاطرنشان کرد: کلمه «قام» در قرآن هم با «ب» و هم با «علی» به کار رفته است، در این آیه که «علی» به کار رفته میتوان چنین نتیجه گرفت که منظور از قوامون نه بحث ولایت و حاکمیت مرد بر زن بلکه منظور سرپرستی و مسئولیت حفاظت از خانواده مطرح است که این برای مرد بار مسئولیتی به دنبال دارد.
وی با بیان اینکه از جنبه دیگر یک بحث بسیار مهم این است که قوام را از «قیم» بگیریم یا «قائم»، ادامه داد: در عربی ساختاری به نام صیغه مبالغه وجود دارد مثل عالم که صیغه مبالغه آن به صورت «علامه» مطرح میشود، قوام را هم اگر مبالغهای از قیم بدانیم به معنای برتری و اگر از قائم بدانیم به معنای حفظ کننده خواهد بود، بنابراین باید به این نکات توجه داشت.
اسودی خاطرنشان کرد: بحث جایگاه لغوی کلمات در این آیه را برای کلمه «فضل» هم میتوان در نظر گرفت، فضل در جایی میتواند به معنای فزونی و بیشتر بودن داشته باشد و هم میتواند برتری معنا دهد اما متأسفانه در ترجمه قرآن به معنای برتری آمده که جای تأمل دارد.
وی ادامه داد: در ادامه این آیه «... بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ...» مطرح شده است، حال سوال اینجاست که چرا این بخش به صورت بعضهم علی بعضهن نیامده است؟ اینجاست که میتوان گفت منظور از این بخش این بوده که خداوند برخی ویژگیهایی که هم در مردان و هم در زنان وجود دارد را در مردان به صورت بیشتری قرار داده است و بحث برتری مرد بر زن مطرح نیست.
اسودی در خصوص شأن نزول این آیه هم گفت: گفته شده یکی از صحابه پیامبر(ص) به همسر خود یک سیلی میزند و پیامبر در خصوص این مساله عنوان کرد که باید قصاص انجام شود، زمانی که قرار بود قصاص انجام شود این آیه نازل و حکم نقض میشود؛ علامه طباطبایی این موضوع را نمیپذیرد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: یکی دیگر از مباحثی که درباره این آیه مطرح میشود بحث دایره قوامیت است، بیشتر مفسرین معتقدند که بحث قوامیت در تمام امور اجتماعی است و مرد را مکلف تمام امور زن میدانند مانند آن چیزی که در بافت سنتی عربستان همچنان جریان دارد.
اسودی افزود: طبری از جلمه افرادی است که قائل به این نگاه است وی عنوان میکند که «مردان کارگزاران زنان هستند»، شیخ طبری هم در این خصوص معتقد است: «خداوند مردان را به زنان در عقل برتری داده است»، رازی هم عنوان میکند که «قوامیت به معنای سیطره است»، رشید رضا هم معتقد است: « غرض تفصیل جنس مردان به زنان است»، آلوسی هم همین مفهوم را بیان میکند و ماوردی هم معتقد است: « مراد فزونی عقل مردان به زنان است.»
وی ادامه داد: اما نگاه دومی هم وجود دارد که منظور از قوامیت و دایره آن را فقط در نظام خانواده میداند و معتقد است اسلام برای انسجام خانواده و حمایت اقتصادی و... این مسئولیت را به مرد داده است، در این دیدگاه مرد بهترین عنصر برای کار به شمار میرود.
این استاد دانشگاه خوارزمی افزود: شیخ محمد عبده از جمله مفسرینی است که قائل به این نگاه است، وی معتقد است درجه برخی ویژگیهای مشترک، در مردان بالاتر از زنان است بنابراین سرپرستی خانواده بر عهده مردان است تا از خانواده حمایت کنند، بر همین اساس آیه 34 سوره نساء به مرد بار مسئولیت میدهد و بحث برتری مطرح نیست.
وی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از مفسرینی که به نگاه دوم اعتقاد دارد علامه شیخ محمدحسین فضل الله است که قوامیت را صرفاً در حوزه زناشویی و خانواده میداند.
اسودی افزود: آیتالله جوادی آملی هم معتقد است منظور از قوامیت در این آیه کار اجرایی است یعنی امور اجرایی خانواده به عهده مرد است و نتیجه اینکه صحبت از برتری وجود ندارد بلکه بحث تقسیم وظایف میان زن و مرد است، طوری که وظیفه ایجاد محبت در خانواده به عهده زن و وظیفه سرپرستی، تأمین امنیت و مخارج بر عهده مرد است.
وی با طرح این سوال که حال باید گفت بر چه اساسی مرد قوام در نظر گرفته شده است، گفت: یکی از مبانی این موضوع اصل فضیلت است، فضیلت نه به معنای برتری بلکه به معنای فزونی و بیشتری است، یعنی برخی از ویژگیها در مردان درجه بالاتری نسبت به زنان دارد.
وی افزود: مبنای دوم اصل انفاق است، به این معنی که وقتی خرج خانه را مرد تأمین میکند پس مسئول مخارج هم، اوست.
اسودی در پایان با بیان اینکه قرآن با دادن سرپرستی به مرد برای آن اصولی هم تعیین کرده است گفت: رفتار براساس قسط و عدل، رعایت اصل معروف، مودت و عدالت چهار اصلی است که طبق قرآن در سرپرستی باید رعایت شود.
نظر شما :